تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات

بخشش

 

چرا بخشیدن دیگران سخت است؟ 

آخرین جمعه سال است کجایی آقا؟

آسمان غرق خیال است کجایی آقا؟

آخرین جمعه سال است کجایی آقا؟

یک نفر عاشق اگر بود زمین می فهمید

عاشقی بی تو محال است کجایی آقا؟

اللهم عجل لولیک الفرج

ولادت حضرت زینب سلام الله علیها و روز پرستار مبارک

فرا رسیدن اربعین حسینی تسلیت باد

عاشورای حسینی تسلیت

دین

لبیک یا حسین (ع)

سرطان هایی که درمان می شوند

 

«اگر به سرطان مبتلا شوم...» این فکری است که گاهی ذهن همه ما را مشغول می کند. شاید بارها برایمان این سوال پیش آمده که کم خطرترین نوع سرطان کدام است؟ کدام نوع سرطان را می توان به راحتی درمان کرد و ... برای جواب دادن به این سوال ها، تحقیقات زیادی انجام شده و نتایج جالبی نیز به دست آمده است، از جمله؛

میزان بقا در حال افزایش است: در بیماری سرطان میزان بقا نسبت به گذشته بسیار افزایش یافته است. به بیان دیگر، آمار مرگ و میر بر اثر سرطان به طور منظم در حال کاهش است. بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹، میزان مرگ و میر سالانه در مردان ۱.۸ درصد و در زنان ۱.۴ درصد کاهش پیدا کرد، اما چرا؟ استعمال کمتر دخانیات، تشخیص و درمان به موقع عامل مهمی در کاهش ابتلا به سرطان است. با این حال آمار مرگ و میر بر اثر سرطان کبد و پانکراس افزایش یافته است. علت این امر به شیوع چاقی مفرط بر می گردد. با این حال باید دانست به طور کلی ۶۵ درصد از افرادی که سرطان آن ها تشخیص داده می شود، ۵ سال بیشتر عمر می کنند.

تشخیص به موقع می تواند باعث نجات زندگی شود: هر نوع سرطانی که به موقع تشخیص داده شود، راحت تر درمان می شود، به همین دلیل انجام ماموگرافی سالانه، کولونوسکوپی و سایر روش های تشخیصی لازم است. تنها نوع سرطان مهم نیست بلکه زمان تشخیص آن نیز باید مورد توجه قرار گیرد.

سرطان دهانه رحم: سالانه تقریبا ۱۲ هزار مورد سرطان دهانه رحم تشخیص داده می شود و میزان بقای ۵ ساله آن ها ۶۹ درصد است. به علت آزمایش پاپ اسمیر، بسیاری از انواع سرطان در زنان کاملا قابل پیشگیری است.

سرطان خون و اعضای داخلی: سخت ترین انواع سرطان آن دسته ای است که در اعضای داخلی یا سیستم خون آغاز می شود؛ در حال حاضر برای تشخیص این نوع سرطان ها، روش و معاینه دقیقی موجود نیست و علایم آن تا رسیدن به مرحله پیشرفته آشکار نمی شود. احتمال زمان بقای ۵ ساله برای سرطان گلبول های سفید، ۷۱ درصد و برای سرطان خون (لوسمی) ۵۸ درصد است.

سرطان تخمدان: بیشتر در مرحله سوم یا چهارم تشخیص داده می شود و اغلب عود می کند. میزان بقای ۵ ساله ۴۴ درصد است اما در صورت تشخیص به موقع این میزان به ۹۲ درصد افزایش می یابد.

سرطان پانکراس: این سرطان بدترین آمار را دارد و اغلب بیماران بعد از یک سال از زمان تشخیص جان خود را از دست می دهند و تنها ۶ درصد پس از زمان تشخیص، پنج سال عمر می کنند.

سرطان ریه: سالانه به طور میانگین ۲۲۸ مورد جدید سرطان ریه تشخیص داده می شود و تنها ۱۷ درصد این افراد پس از تشخیص زنده می مانند. در صورت محدود بودن تومور، احتمال بقای ۵ ساله ۵۲ درصد است. در صورتی که ناحیه ای باشد، این احتمال ۲۵ درصد است.

سرطان پوست: اغلب انواع سرطان پوست قابل درمان است. شایع ترین نوع سرطان پوست درگیری سلول های پایه ای است و سالانه میلیون ها نفر به آن مبتلا می شوند، اما باعث مرگ فرد مبتلا نمی شود. حتی ملانوما نیز قابل درمان است.

سرطان مخاط رحم: میزان بقای ۵ ساله برای مبتلایان به سرطان دیواره رحم یا سرطان مخاط رحم، ۸۷ درصد است و در صورت محدود بودن توده ۹۵ درصد است. اگرچه در روش های تشخیصی احتمال خطا وجود دارد اما به علت علایمی که نشان می دهد، میزان بقا بالاست. در زنان یائسه، خون ریزی واژن می تواند علامت اولیه باشد که نیاز به بررسی دارد. با درمان، میزان بقا خیلی زیاد است.

سرطان سینه: مشکل این سرطان این است که در برخی موارد، این امر به سرطان مهاجمی تبدیل می شود و پزشکان نمی توانند از قبل بروز این سرطان را تشخیص دهند. برای سرطان سینه مهاجمی، احتمال بقای ۵ ساله ۸۷ درصد است. برای درمان از هورمون های استروژن و پروژسترون کمک گرفته می شود و اگر بدن به این هورمون ها و داروی هرسپتین واکنش مثبت نشان ندهد، درمان بسیار مشکل خواهد بود.

سرطان پروستات: از ۲۳۹ هزار مبتلا به سرطان پروستات که هر سال شناسایی می شوند تا ۵ سال بعد، ۱۰۰ درصد آن ها زنده اند. مگر این که به قسمت های دور از بدن سرایت کرده باشد که در این صورت احتمال بقای ۵ ساله، تنها ۲۸ درصد است.

سرطان کولون: کولونوسکوپی در تشخیص به موقع این بیماری نقش مهمی دارد. سالانه حدود ۱۰۰هزار مورد جدید سرطان رکتوم و کولون تشخیص داده می شود و احتمال بقای ۵ ساله بیماران تقریبا ۷۰ درصد است. با کولونوسکوپی، جراحان پولیپ های از قبل سرطانی شده را خارج می کنند. با خارج کردن آن، خطر مرگ ۵۰ درصد کاهش پیدا می کند.

گامی برای پیشگیری از سرطان: به ورزش بپردازید، در طول عمر وزن مناسب خود را حفظ کنید، مصرف میوه، سبزیجات و غلات سبوس دار را افزایش دهید. مصرف گوشت های فرآوری شده را محدود کنید. ورزش خطر بروز سرطان هایی مانند کولون، سینه، آندومتر و ... را کاهش می دهد. 

عید غدیر خم مبارک

عید غدیر خم، عید اکبر, عید ولایت مبارک باد

علی کیست؟

راستی جواب این سؤال چیست؟ اگر نگوییم ممکن نیست، باید گفت: که کاری است دشوار. جاحظ که یکی از بزرگان اهل تسنن است می گوید: «سخن گفتن درباره علی ممکن نیست. اگر قرار است حق علی ادا شود، گویند غلو است و اگر حق او ادا نشود، درباره علی ظلم است.» خلیل نحوی که یکی از بزرگان اهل تسنن است می گوید: «چه بگویم درباره کسی که دوست و دشمن، فضایل او را انکار نمودند. دوست به واسطه ترس، و دشمن به واسطه حسد. مع الوصف عالم از فضایل او پر شد.» نظیر این گونه کلمات درباره امیرالمؤمنین از غیر شیعه فراوان است و چه بهتر که درباره فضایل امیرالمؤمنین (ع) از زبان قرآن سخن بگوییم:«وَ لَوْ انَّ مَا فِی الارْضِ مِنْ شَجَرَةٍ اقْلَامٌ وَالْبَحْرَ یمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ ابْحُرٍ مَانَفِدَتْ کلِمَاتُ اللّهِ.. .»[1] «اگر درختهای روی زمین قلم گردد، و آب دریاها مرکب گردد تا هفت مرتبه برای نوشتن کلمات خدا، کلمات خداوند متعال را پایانی نیست.»معدن آن کلمات از نظر شیعه، امیرالمؤمنین (ع) است، در دعایی که از ناحیه مقدسه به توسط محمدبن عثمان [2] به ما رسیده است، در دستور است که باید در هر روز از ماه رجب خوانده شود: «فَجَعَلْتَهُمْ مَعادِنَ کلِماتِک...»[3]یعنی: «آنان را معادن کلمات خودت قرار داده ای.»چه خوش سرود است:

کتاب فضل تو راآب بحر کافی نیست

که ترکنی سرانگشت وصفحه بشماری

بهتر از این سروده، شعری است که درباره امیرالمؤمنین (ع) سروده شده است:

تویی آن نقطه بالای فوق ایدیهم

که در وقت تَنَزُّلْ تَحْت بِسْمِ الله رابائی

امیرالمؤمنین (ع) از نظر فضیلت نسبی، پدر چون حضرت ابیطالب (ع) دارد که باید گفت: برای رسول اکرم (ص) بهترین یاور بوده و نظیر او برای اسلام کمتر دیده شده است.[4] مادر امیرالمؤمنین (ع) فاطمه بنت اسد است که باید گفت برای رسول اکرم (ص) مادری به تمام معنی بود. فاطمه زنی است که در مسجد الحرام درد زاییدن گرفت و چون به خانه خدا پناه برد، دیوار خانه شکافته شد و وارد خانه خدا گشت. سه روز در خانه خدا مهمان عالم ملکوت بود و روز چهارم با بچه ای چون پاره ماه از خانه خدا بیرون آمد و می گفت: «ندا آمده است که اسم این بچه از اسم خداوند مشتق شده، نام او را علی بگذارید!»[5]

ایمان امیرالمؤمنین (ع)

ایمان امیرالمؤمنین و مقام شهودی او را نمی توان درک کرد. همین مقدار بس است که بگوییم: عمر هنگام مرگ، شش نفر را حاضر نمود و برای هر کدام عیبی یادآور شد، اما راجع به امیرالمؤمنین گفت: «یا عَلِی لَوْوُزِنَ ایمَانُک بِایمَانِ اهْلِ السَّمَواتِ وَالارْضٍ لَیزیدُ ایمانُک ایمَانَهُمْ[6]«ای علی! اگر ایمان همه خلایق را با ایمان تو مقایسه نماییم، ایمان تو بر ایمان آنها برتری دارد.»و این جمله، جمله ای بود که مکرر از زبان رسول اکرم (ص) شنیده می شد.[7]

علم امیرالمؤمنین (ع)

پروردگار عالم در قرآن، علم امیرالمؤمنین را چنین توصیف می کند: «وَ یقُولُ الَّذِینَ کفَرُوا لَسْتُ مُرْسَلًا قُلْ کفَی بِاللّهِ شَهِیداً بَینِی وَ بَینَکمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتَابِ»[8]: «کفار می گویند تو پیامبر نیستی! در جواب آنان بگو برای رسالتم شاهدی چون خداوند و کسی که علم همه قرآن نزد او است، کفایت می کند.» ما اگر این آیه شریفه را با آیه 40 از سوره نمل مقایسه کنیم، مقام علی امیرالمؤمنین (ع) واضحتر می شود: «قَالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکتَابِ انَا آتِیک بِهِ قَبْلَ انْ یزیدَّالَیک طَرْفُک.. .» «آنکه مقدار بسیار کم از علم قرآن نزدش بود، گفت می آورم آن را تخت بلقیس- به یک چشم بر هم زدن.» امام صادق (ع) می فرماید: «علم او در مقابل علم ما قطره ای بود از دریا[9].» امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه، میزان دانش خویش را بازگو می کند: «سَلُونی قَبْلَ انْ تَفْقُدُونی وَاللّهِ لَوْشِئْتُ لَاخْبِرُ کلَّ رَجُلٍ بِمَخْرَجِهِ وَمُولِجِهِ وَجَمیعِ شَأنِهِ لَفَعَلْتُ[10] «از من بپرسید هرچه می خواهید قبل از آنکه مرا نیابید. به خدا اگر بخواهم، همه را از هنگام تولد و هنگام مرگ و سرانجام زندگی او در این جهان خبر خواهم داد.» و در خطبه دیگری می فرماید: «سَلُونی قَبْلَ انْ تَفْقُدُونی وَالَّذِی نَفْسی بِیدِهِ مَا سَئَلْتُمُونی عَنْ شَیئٍ فِیمابَینَکمْ وَبَینَ السَّاعَةِ الّا انْ انَبِّئُکمْ بِهِ[11]«از من بپرسید هرچه که می خواهید، قبل از آنکه مرا نیابید. به خدا هیچ چیزی نیست از اکنون تا روز قیامت که از من پرسش کنید، مگر آنکه جواب آن را خواهم داد.»

تقوای امیرالمؤمنین (ع)

عمر بن الخطاب در هنگام مرگ شش نفر را برای خلافت انتخاب کرد: عَبْدُالرَّحْمنِ بْنِ عُوف، عثمان، طلحه، زبیر، سعد وقاص و امیرالمؤمنین (ع). آنان در اتاقی گرد آمدند. عبدالرحمن بن عوف، دست امیرالمؤمنین را گرفت و گفت: «بیعت می کنم با تو که خلیفه مسلمان ها باشی، مشروط بر اینکه به کتاب خدا و سنت رسول اکرم و روش ابی بکر و عمر عمل کنی.» امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «خلیفه می شوم، مشروط بر اینکه به کتاب خدا و سنت رسول اکرم و اجتهاد خودم عمل کنم.» این عمل چندین مرتبه تکرار شد تا سرانجام عثمان شرایط خلافت را پذیرفت.[12] از نظر سیاسی، این قضیه بسیار عجیب است. امیرالمؤمنین می توانست با هر شرطی که گفته شد، خلافت را قبول کند و بعداً اگر مصلحت نمی دید، می توانست به آن شرایط عمل نکند. مگر عثمان به شرایط عمل کرد؟ ولی تقوای امیرالمؤمنین مانع بود، در نهج البلاغه می خوانیم:«وَ اللّهِ لَواعْطِیتُ الاقَالِیمَ السَّبْعَهِ وَ مَا تَحْتَ افْلاکهَا عَلَی انْ اعْصِی اللّهَ فِی نَمْلَةٍ أسْلُبُهَا جِلْبَ شَعیرَةٍ مَا فَعَلْتُهُ» [13]«به خدا سوگند! اگر تمام جهان را به من دهند که پوست جو را به نا حق از دهان مورچه ای بگیرم، من این کار را نخواهم کرد.» به امیرالمؤمنین گفتند: معاویه با پول ما، مردم را به دور خودش گرد آورده است، چرا شما چنین نمی کنید؟ فرمود: «آیا از من می خواهید که با ظلم و گناه، منصب به دست آورم؟»[14] روزی که خلافت را قبول کرد در خطابه ای آتشین فرمود: «بیت المال باید به اهلش تقسیم شود، و برابری اسلامی باید مراعات شود.»[15] مدتی نگذشت که نگرانیها و هیاهوها برخاست. شبی عده ای و از آن جمله طلحه و زبیر خدمت امیرالمؤمنین (ع) آمدند و چون خواستند سخن گویند، امیرالمؤمنین شمع را خاموش کرد و فرمود: «این شمع بیت المال است و چون حرفها شخصی است و برای وضعیت مسلمانها نیست، سوختن شمع بیت المال اشکال دارد.»[16] سرانجام، مقدمه جنگ جمل و به دنباله آن جنگ صفین و جنگ با خوارج تهیه شد. امیرالمؤمنین شخصیتی است که حاضر نیست حسن بن علی، قبل از مسلمانها بهره خود را از بیت المال بگیرد و کسی مثل زینب کبری از گردن بندی به عنوان عاریه مضمونه استفاده کند.[17] این فقط قطره ای از دریای فضایل امیرالمؤمنین (ع) است.

عبادات امیرالمؤمنین (ع)

زندگی امیرالمؤمنین (ع) به تقویت اسلام و مسلمین گذشت، آن حضرت بیش از بیست قطعه زمین را آباد و برای محتاجین وقف کرد. جنگهای امیرالمؤمنین و فداکاریهای او برای اسلام، محتاج گفتن و نوشتن نیست. مطلبی که باید به آن توجه داشت، رابطه او است با خدا در همان جنگها و در حال اشتغال به کارها. در نهج البلاغه می خوانیم:«یتَمَلْمَلُ کتَمَلْمُلِ السّلِیمِ یقُولُ آه مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ بعْدِ السَّفَرِ وَ وَحْشَةِ الطَّرِیقِ[18] امیرالمؤمنین با فغان می گفت: آه ازکمی زاد و دوری سفر و وحشت راه. ابن عباس می گوید: امیرالمؤمنین را در میدان دیدم که به آسمان خیره است. دانستم که منتظر اول وقت است، تا نماز بگذارد. در میانه میدان در کوزه شکسته ای برایش آب آوردند. غضب کرد و فرمود: من شمشیر می زنم تا حکم خدا را احیاء کنم، پس قانون را زیر پا نمی گذارم و از کوزه لب شکسته آب نمی نوشم. در لَیلَة الْهَریر که شب سختی در جنگ صفین بود، سجاده امیرالمؤمنین (ع) در دل شب در میانه میدان انداخته شد و صدای تکبیرهای علی (ع) شنیده می شد! دختر امیرالمؤمنین می فرماید: شب نوزدهم که شب شهادت علی بود، پدرم بعد از افطار تا صبح عبادت کرد. گاهی بیرون می آمد و به آسمان نگاه می کرد و می گفت: «الَّذِینَ یذْکرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِهِمْ وَ یتَفَکرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَواتِ وَ الْارْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَک فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»[19]. بِابِی انْتَ وَامّی یا امِیرالْمُؤْمِنینَ رُوحِی فِدَاک!

سیاست امیرالمؤمنین (ع)

اگر سیاست به معنی رسیدن به مقصود است از هر راهی که میسر شد، امیرالمؤمنین از این سیاست مبرا است. این همان سیاستی است که امیرالمؤمنین آن را خلاف تقوا تشخیص می داد و می فرمود: «لَوْلَا التَّقَی لکنْتُ ادْهَی الْعَرَبِ[20] «اگر تقوا نبود، من سیاستمدارترین فرد عرب بودم.»

ولی اگر سیاست حسن تدبیر و مملکت داری است، امیرالمؤمنین بزرگترین سیاستمدار است. از نود و چهار کشور، عقلا و علما، بزرگان سیاست و کیاست آمدند و پس از دو سال تفکر و تبادل افکار، منشور شورای ملل را نوشتند. بسیاری از بزرگان، دستورالعمل امیرالمؤمنین (ع) را به مالک اشتر با آن منشور شورای ملل مقایسه نموده اند و به اقرار همه، دستورالعمل امیرالمؤمنین بهتر و محکمتر و علمی تر از منشور شورای ملل است. این را نیز نباید از نظر دور داشت که امیرالمؤمنین (ع) دستورالعمل مالک اشتر را بدون فرصت در هنگام حرکت مالک اشتر به مصر نوشته است. نظیر همین دستورالعمل، دستورالعمل دیگری است که امیرالمؤمنین (ع) برای محمد بن ابی بکر نوشته است، و موقعی که محمد بن ابی بکر شهید شد، به دست معاویه افتاد و برای معاویه چنان جالب بود که دستور داد آن را در خزینه ضبط کنند.

شجاعت امیرالمؤمنین (ع)

اگر شجاعت را غلبه بر دشمن معنی می کنیم، امیرالمؤمنین شجاعترین افراد است و حدیث قدسی:«لَاسَیفَ الّا ذُوالْفَقَارِ وَلَافَتی الّا عَلِی» درباره علی (ع) است،[21] و اگر شجاعت را به معنی غلبه بر نفس معنی کنیم، باز امیرالمؤمنین شجاعترین افراد است. مؤید سخن ما گفته آن بزرگوار در نهج البلاغه است که به فرمانروایان خود می نویسد:«ارِقُوا اقْلامَکم وَقَاربُوا بَینَ سُطُورِ کمْ وَ ایاکمْ وَ فُضُولَ الْکلامِ فَانَّ امْوالَ الْمُسْلِمِینَ لایتَحَمَّلُ الضِّرارَ.» یعنی: «قلم های خود را ریز کنید و میان سطرها فاصله نیندازید و قلم فرسایی نکنید و جان کلام را بنویسید، تا به اموال مسلمین ضرر وارد نیاید.» و اگر شجاعت به معنی صبر در بلاها و مقاومت در برابر جزر و مد روزگار است، مظلومی و همچنین شجاعی شجاع تر از علی یافت نمی شود. در نهج البلاغه می فرماید: «فَصَبَرْتُ فِی الْعَینِ قَذَی وَ فِی الْحَلْقِ شَجَی[22]«بعد از رسول اکرم، سی سال صبر کردم؛ در حالی که استخوانی در گلو و خاری در چشمم بود.»

زهد امیرالمؤمنین (ع)

زهد از نظر اسلام، یعنی آنکه دلبستگی به چیزی و به کسی جز به خداوند نباشد. حافظ شیرازی زهد را چنین بیان کرده است:

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود

زهر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

امیرالمؤمنین (ع) زاهدترین زاهد در جهان است و شاهد، یک جمله از معاویه است. مردی دنیاپرست و منافق نزد معاویه آمد و گفت: «از نزد والاترین مردمان به سوی تو آمده ام؛ یعنی علی.» معاویه گفت: «خاک برسر تو با کلامی که می گویی! علی کسی است که اگر صاحب دو انبار کاه و طلا باشد، ابتدا انبار طلا را در راه خدا صرف می کند و سپس انبار کاه را.»[23]در زندگی امیرالمؤمنین (ع)، دنیا و رزق و برق مفهومی نداشت. حضرت به عثمان بن حنیف می نویسد: «شنیده ام به مهمانی یی رفته ای که در آن مهمانی فقیران نبوده اند، و تو در آن، غذاهای چرب و نرم خورده ای. من که علی هستم، در همه عمرم به دو لباس و دو قرص نان جوین اکتفا کردم، شما نمی توانید چنین باشید؛ ولکن علی را کمک کنید در ورع، زهد، تقوا و عفت.»[24]

عدالت امیرالمؤمنین (ع)

جرج جرداق مسیحی، کلام رسایی درباره عدالت علی دارد: «قُتِلَ فِی مِحْرابِهِ لِعَدِالَتِهِ»: «علی (ع) کشته عدالت خویش است.»علی، عدالت مجسم است. وقتی می شنود که فرماندارش ابن عباس نسیه می گیرد و از مقامش سوء استفاده می کند و نسیه را به تأخیر می اندازد، نامه عتاب آمیزی به او می نویسد و در آن نامه می گوید: «من راضی نیستم که فرماندارم سوء استفاده کند و نسیه را تأخیر اندازد.» ابن عباس می گوید: باری از درهم و دینار را به خدمت علی (ع) می بردم که در راه دیدم شمشیر علی را می فروشند. چون به خدمتش رسیدم و سبب فروش شمشیر را پرسیدم، فرمود: «شلوار نداشتم و می خواستم از پول آن شلواری تهیه کنم.»[25]

سخاوت امیرالمؤمنین (ع)

آیاتی در قرآن نظیر آیه ولایت و آیه اطعام و آیه ایثار درباره سخاوت امیرالمؤمنین نازل شده است و ما اینجا به یک مطلب تاریخی اشاره می کنیم: غلام امیرالمؤمنین می گوید که حضرت یک روز ظهر که از کندن قناتی فارغ شد، به نماز پرداخت و من بعد از نماز، کدوی پخته ای برای او آوردم. ایشان دستهای مبارک را با آبی که از شن بیرون می آمد، شست و با وقار خاصی آن کدوی پخته را تناول نمود و گاهی پس از حمد خداوند، می فرمود: «لعنت خدا بر آن کسی که برای شکم به جهنم رود.» بعد از خوردن ناهار دوباره به قنات رفت و مشغول کندن شد. کلنگ به سنگی خورد و آب فوران نمود، و چون فوران آب مانع از کندن قنات شد، امیرالمؤمنین از قنات بیرون آمد و چون دید که بعضی از اولادش از فوران آب خوشحال هستند، فرمود: «فرزندانم به این بستان و به این قنات چشمداشتی نداشته باشید!» و دستور داد تا قلم و دوات آوردند و بستان و قنات را برای فقرا وقف نمود.

عفو امیرالمؤمنین (ع)

عفو در معنی واقعی و اسلامی آن گذشته از حق شخصی، در جایی است که منجر به جسارت دشمن نشود. این عفو و گذشت، سرلوحه زندگی امیرالمؤمنین (ع) است. سفارشات علی (ع) درباره ابْنِ مُلْجَم قابل انکار نیست.[26] داستان آن زن که مشک آب به دوشش بود و به امیرالمؤمنین دشنام می گفت و امیر از زن دلجویی فرمود، معروف است.[27] قضیه تصرف مجرای آب توسط لشکر معاویه که برای نرسیدن آب به سپاهیان علی (ع) انجام شد و باز پس گرفتن آب توسط علی (ع) و آزاد گذاشتن آب برای لشکر معاویه، امری مسجل است [28]. به گفته جرداق، علی رحم می کند، و هر که را که از او رحم بطلبد، عفو می کند؛ اگر چه آن شخص عمر و عاص باشد که هنگام جنگ لباس را پس زد و عریان شد و علی (ع) او را عفو کرد.[29]

تواضع امیرالمؤمنین (ع)

امیرالمؤمنین (ع) از انبار عبور می کردند. مردم طبق رسوم ساسانیان که به گفته فردوسی هنگام عبور محل را قبلًا گلاب باران می کردند و مردم در جلوی آنان می دویدند، از جلوی امیرالمؤمنین (ع) دویدند. امیرالمؤمنین فرمودند: «من و شما بنده ای هستیم از بندگان خدا و این اعمال، ذلت است برای شما. انسان فقط برای خداوند، باید خاکسار باشد.»[30] امیرالمؤمنین از نظر غذا، خوراک، لباس، مسکن و دیگر احتیاجات از همه مردم ساده تر زندگی می کرد و می فرمود: «أقْنَعُ مِنْ نَفْسِی بِانْ یقالَ امِیرُالْمُؤْمِنینَ وَ لا اشَارِکهُمْ فِی مَکارِهِ الدَّهْرِ»: «قناعت کنم به اینکه رییس دیگرانم و در مصایب آنان شرکت نداشته باشم؟!»[31]

تسلط امیرالمؤمنین (ع) بر نفس

این بحث درباره امیرالمؤمنین (ع) با آن وارستگی جایز نیست؛ ولی چون در نهج البلاغه اشاره شده است، در خطبه ای به خاندانش می نویسد: «من نمی توانستم بهترین غذا و بهترین لباسها را دارا باشم؟! ولی هَیهَاتَ انْ یعْلِبَنی هَوای وَلَعَلَّ بِالْحِجَازِ اوِ الْیمَامَةِ مَنْ لاطَمَعَ لَهُ فِی الْفَرْضِ وَلَاعَهْدَ لَهُ بِالشَّبَعِ.»«دور است دور، که نفس بتواند بر من مسلط شود- لباس خوب و غذای لذیذ بخورم- در حالی که شاید در دورترین نقاط مملکت اسلامی، حجاز یا یمن، کسی باشد که گرسنه باشد و یا سیری به خود ندیده باشد.»[32] چه خوش گفته است جرج جرداق که: «آبهای عالم، آب حوض، آب استخر، آب دریاچه، آب اقیانوس، قابلیت تلاطم دارد؛ ولی چیزی که متلاطم نشد، دریای وجود علی بود که هیچ کس و هیچ چیز نتوانست آن را متلاطم کند.» راستی چنین است. آیا غریزه میل به غذا توانست علی را متلاطم کند؟ این غریزه ای که انسان را وامی دارد بچه خودش را بخورد، این غریزه ای که شاگردان فروید- فرویدی که همه غرایز را به غریزه جنسی برمی گردانید- رد کردند و گفتند اگر غریزه تمایل به غذا طوفانی شود، همه غرایز را تحت الشعاع قرار خواهد داد.

حمزه می گوید: هنگام شام نزد معاویه بودم، و او شام مخصوصش را جلوی من گذاشت. لقمه در گلویم ماند و بغض راه گلویم را گرفت! پرسیدم: معاویه! این چه غذایی است؟! گفت: غذایی مخصوص است که از مغز گندم و مغز سر حیوانات و روغن بادام و غیره تهیه شده است. گفتم: شبی در دارالاماره خدمت علی بودم. افطار من یک دانه نان و کمی شیر، و غذای امیرالمؤمنین یک نان خشک بود که در آب می زد و تناول می کرد؛ و آرد آن نانها از گندم زمینی بود که امیرالمؤمنین آن را کاشته بود. وقتی خادمه آمد سفره را جمع کند، گله کردم که امیرالمؤمنین پیرمرد شده است، کار او زیاد است، از غذای او مواظبت کنید. خادمه گریه کرد و گفت: ایشان راضی نمی شود که مقداری روغن زیتون به نانها بزنیم تا نرم شود. امیرالمؤمنین فرمودند: حمزه! رییس مسلمانها باید از نظر غذا و مسکن و لباس از همه پایین تر باشد تا روز قیامت بازخواست او کمتر باشد. معاویه گریه کرد و گفت: «اسم کسی به میان آمد که فضایل او قابل انکار نیست.»

غریزه جاه طلبی از همه غرایز قوی تر است. انسان جاه طلب آماده است همه تمایلات خویش را فدای آن کند. از حب به ذات که بگذریم، برای یک انسان عادی، غریزه ریاست طلبی مهمتر، محکمتر، قویتر و طوفانی تر از همه غرایز است. آیا غریزه جاه طلبی توانست امیرالمؤمنین را طوفانی کند؟!

ابن عباس می گوید: در جنگ جمل جمعی از بزرگان آمدند تا خدمت امیرالمؤمنین برسند. در خیمه، علی را دیدم مشغول وصله کردن کفش خویش است. به آن حضرت اعتراض کردم. امیرالمؤمنین کفش را مقابل من انداخت و فرمود: «به حق کسی که جان علی در دست اوست، ریاست لشکر نزد علی، به مقدار این کفش ارزش ندارد؛ جز اینکه حقی را اثبات کنم، یا به واسطه این ریاست، باطلی را از میان بردارم.»[33]

طلحه و زبیر با اصرار زیاد، حکومت بصره و حکومت مصر را از امیرالمؤمنین گرفتند و چون تشکر کردند، امیرالمؤمنین فرمان حکومت آنها را پاره کرد و فرمود: «از این بار سنگین که به دوش شما آمده است، نباید تشکر کنید؛ معلوم می شود از آن قصد سوء استفاده دارید.»

عمرو عاص، عمربن سعد، معاویه، طلحه و زبیرها، همه و همه فدای این غریزه شدند؛ ولی امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه، این دنیا و ریاستها را تشبیه به برگی در دهن ملخی، و در جایی پست تر از نعلین کهنه، و در جایی پست تر از آبی که از دماغ بز بیرون آید، معرفی می کند. صعصعه می گوید: «شخصیت امیرالمؤمنین با آن ابهت که در دلها داشت، در میان ما چون ما بود. هرکجا می گفتیم، می نشست. هر چه می گفتیم، می شنید. هر کجا می خواستیم، می آمد!

اگر رسول اکرم (ص) او را پشتوانه و ثقل قرار می دهد، بجا است. رسول اکرم (ص) در روایت ثقلین که نزد شیعه و سنی روایت مسلمی است و میرحامد حسینی (ره) صاحب عقبات از پانصد و دو کتاب از اهل تسنن،[34] روایت را نقل می کند، قرآن و عترت را دو پشتوانه برای مسلمانها قرار داده است: «انِّی تَارِک فِیکمُ الثِّقْلَینِ کتَابَ اللَّهِ وَعِتْرَبَی وَلَنْ یفْتَرقَا، حَتّی یرِدا عَلَی الْحَوْضَ.» «همانا من دو چیز سنگین و گران بها در میان شما برجای نهادم، قرآن و عترت، و این دو تا قیامت از هم جدا نخواهند شد.»«وَ نَزَّلْنَا عَلَیک الْکتَابَ تِبْیاناً لِکلِّ شَی ءٍ»![35] «کتابی بر تو فرو فرستادیم که بیان کننده همه چیز است.» و در موقع نزول فتنه ها، امر به ارجاع آن شده است.«اذَا الْتَبَسَتْ عَلَیکمُ الْفِتَنُ کقِطَعِ اللَّیلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیکمْ بِالْقُرآنِ» [36]«وقتی فتنه ها چون قطعه های ظلمانی شب بر شما هجوم آورد، برشما باد به قرآن.» و عترت را تِلْوِ این قرآن قرار داده است و اْتِمام و اکمال آن را به عترت دانسته است:«الْیوْمَ اکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَاتْمَمْتَ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکمُ اْلأِسْلامَ دیناً»[37] این روز- روز نصب امیرالمؤمنین به خلافت- دین شما را کامل و نعمتم را بر شما تمام نمودم و بر آن دین راضی شدم.

در خاتمه، مسابقه شعری معاویه و عمر و عاص و یزید را اینجا می آوریم.

معاویه گفت:

خَیرُالْبَریة بَعْدَ احْمَدَ حَیدَرَ

وَالْنَّاسُ ارضٌ وَالْوَصِی سَمَاءُ

عمر و عاص گفت:

کمَلِیحَة شَهِدَتْ لَهَا ضَرَّ ائُها

فَالْحُسْنُ مَا شَهِدَتْ بِهِ الضَّرَّاءُ

یزید گفت:

وَمَنَاقِبُ شَهِدَ الْعَدُوُّبِغَضْلِهَا

وَالْفَضْلُ مَا شَهِدَتْ بِهِ الاعْدَاءُ

...«بهترین مردم بعد از احمد، حیدر است، همه مردم به منزله زمین، و وصی رسول اکرم به منزله آسمان است.»«مثل جمال زیبایی که هوو به آن اقرار کند، پس جمال و خوبی آن است که هوو بگوید.»

«مناقب و فضایل آنست که دشمن به آن شهادت دهد، فضل و منقبت چیزی است که دشمن به آن شهادت دهد.»جرج جرداق در اول کتاب الْامامُ عَلِی صَوْتُ الْعَدَالَة اْلأنسَانِیة اشعاری از یک مسیحی درباره علی (ع) نقل می کند. آن مسیحی در اشعارش می گوید: «اگر به من اعتراض شود که تو باید شعر برای پاپ بگویی، چرا درباره علی شعر گفته ای؟! جواب می دهم که من عاشق فضیلتم و سرچشمه فضیلت را علی دیدم، پس برای او شعر گفتم.»

پی نوشت ها:

[1] لقمان( 27، در ذيل اين آيه شريفه رسرلخدا( ص) مى‏فرمايد: اگر جنگلها قلم شوند و دريا و مركب و زمين كاغذ و جن و انس نويسنده شوند، نمى‏توانند فضايل على بن ابيطالب( ع) را بشمرند.»« ينابيع الموده، مناقب خوارزمى، بحار ج 38 ص 197، نهج‏الحق چاپ قم ص 231» على را قدر، پيغمبر شناسد كه هركس خويش را بهتر شناسد

[2] نائب دوم از نواب اربعه امام زمان( ع)

[3] مصباح المجتهد شيخ طوسى( ره) نقل از مفاتيح الجنان

[4] در روايت است كه ابوطالب مستودع و صاياى انبياء و امين بر آنها بود، و آنها را به رسول خدا( ص) رد كرد.( الفصول العليه محدث قمى ره ص 148 به نقل از بحار الانوار 35/ 73 به نقل از اصول كافى ج 1/ 445)

[5] بحارالانوار ج 35 ص 8

[6] انوار العلويه شيخ جعفر نقدى ص 325

[7] رسول خدا( ص) مى‏فرمود: اگر تمامى آسمانها و زمين در يك كفه ترازو و ايمان على( ع) در كفه ديگر قرار گيرد، ايمان على( ع) سنگين‏تر است. رياض النضره ج 2 ص 226، كنز العمال ج 6 ص 156.

[8] رعد، آيه 43: غلامه حلى ره در نهج الحق ص 189 مى‏نويسد:« جمهور از علما روايت نموده‏اند كه آن كسى كه علم كتاب نزد اوست على بن ابى‏طالب( ع) مى‏باشد.» و نيز تعلبى در تفسيرش، ينابيع الموده ص 102، سيوطى در اتقان ج 1 ص 13 و...مطلب فوق را تصديق نموده‏اند.

[9] اصول كافى ج 1 ص 257

[10] مناقب ابن شهر آشوب ج 2 ص 39

[11] مناقب ابن شهر آشوب ج 2 ص 39

[12] انوار العلويه ص 333 و 334

[13] نهج‏ البلاغه فيض الاسلام ره ص 714

[14] اتَاْمُرُونى انْ اطْلَبَ النَّصْرَ بِالْجَورِ، لا وَاللّهِ لا افْعَلُ( مناقب ابن شهر آشوب ج 2 ص 95)

[15] نهج‏ البلاغه شرح ابن ابى الحديد چاپ بيروت ج 2 ص 271- 273، شرح خطبه 90

[16] الامام على( ع) ص 500

[17] مناقب ابن شهر آشوب ج 2 ص 108

[18] مناقب ابن شهر آشوب ج 2 ص 103

[19] آل عمران، آيه 1991، آنان كه خدا را ياد مى‏كنند در حال ايستاده و نشسته و خفتن و دايم انديشه مى‏كنند در آفرينش آسمانها و زمين و مى‏گويند پروردگار، اين دستگاه با عظمت را بيهوده نيافريده‏اى، تو پاك و منزهى، ما را به لطف خود از دوزخ نگه‏دار.

[20] الفصول العليه چاپ انتشارات در راه حق- ص 117

[21] اسدالغابه ج 4 ص 20- سيره النبويه ابن هشام ج 2 ص 100 تاريخ طبرى ج 2 ص 197 كنزالعمال ج 3 ص 154 ينابيع الموده ص 209 و ...

[22] نهج‏ البلاغه از خطبه شقشقيه ص 46

[23] بحارالانوار ج 41/ 144

[24] نهج‏ البلاغه فيض( ره) ص 966« ... وَلْكِنْ اعينُونى بِوَرَعِ وَاْجتِهادِ وَ عِفَّه وَسَدادٍ

[25] مناقب ابن شهر آشوب ج 2 ص 97

[26] منتهى الامال ج 1

[27] عين الحيوة ص 587- بحار الانوار ج 41 ص 52- مناقب شهر آشوب ج 2 ص 115

[28] مناقب شهر آشوب ج 3 ص 168

[29] ترجمه الامال على( ع) ص 44، مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 178

[30] بحارالانوار ج 41 ص 55

[31] نهج‏ البلاغه فيض الاسلام( ره) ص 971

[32] نهج‏ البلاغه فيض( ره) ص 970

[33] مناقب ابن شهر آشوب ج 2 ص 101 از تاريخ طبرى و بلاذرى

[34] مانند مسند احمد حنبل ج 5 ص 181- صحيح مسلم در كتاب الفضائل ج 4 ص 110، زمخشرى در التاقب ص 213 مخطوط حمد بنى در فرائد- ينابيع الموده ص 82 و ...

[35] نخل، قسمتى از آيه 79

[36] كنز العمال خ 4027، بحار ج 93 ص 17 و ج 77

[37] مائده، قسمتى از آيه 3

راهپیمایی 22 بهمن- خلق حماسه ای دیگر

مراجع و علما از آغاز نهضت امام خمینی همواره پیشگام و پیشقدم در مقابله با رژیم منحوس پهلوی حضور داشتند و مردم نیز با دعوت به ندای بزرگان دین همواره در صحنه حاضر شدند.

جایگاه ویژه مراجع و علما در اعتقادات مردم باعث شده است هر گاه که مراجع معظم تقلید دعوت برای حضور در راهپیمایی‌ها، انتخابات‌ها و... داشته باشند مردم با شور و شعوری مضاعف این دعوت را لبیک گفته و در صحنه حاضر شوند.

این موضوع را بارها و بارها از ابتدای انقلاب تا کنون نیز دیده‌ایم که نشانگر پایبندی ملت انقلابی ایران به ارزش‌های اسلامی و پایبندی به اسلام ناب محمدی است که همواره گوش به فرمان ولی‌فقیه و چشم بر مراجع معظم تقلید به عنوان هادیان خود دارند تا خدشه‌ای به آرمان های انقلاب وارد نشود.

در همین راستا مراجع معظم تقلید امسال نیز همانند سال‌های گذشته با توجه به حساسیت زمانی و یاوه‌گویی های دشمنان قسم خورده نظام مقدس جمهوری اسلامی ضرورت‌های حضور در راهپیمایی 22 بهمن را برای مردم بازگو کرده و از اقشار مختلف مردم برای حضور در راهپیمایی یوم الله 22 بهمن امسال تاکید کردند.

شرکت در راهپیمایی 22 بهمن یک فریضه است

آیت الله مکارم شیرازی امروز در آغاز درس خارج فقه خود بر ضرورت حضور حماسی مردم در راهپیمایی تاکید کرد و اظهار داشت: ان‌شاءالله راهپیمایی امسال پرشورتر از هر سال انجام خواهد شد، به گونه‌ای که دشمنان را مایوس و دوستان را قوی‌دل و امیدوار کند تا از موضع قدرت و عزت با دشمن صحبت کنند.

وی با بیان اینکه سی و پنج سال است که این راهپیمایی هر ساله پرشورتر از سال قبل انجام می‌شود، خاطرنشان کرد: این نشانه بیداری ملت ما است و همان‌گونه که رهبر بزرگوار انقلاب فرمودند ما به خارجی‌ها نمی‌توانیم اعتماد کنیم.

این مرجع تقلید تعبیرات و اظهارات مقامات امریکایی درباره جمهوری اسلامی ایران را زشت، رکیک و تنفرآمیز دانست و ابراز داشت: با این تعبیرات چگونه می‌توان به آنها اعتماد کرد، باید به ملت خود تکیه کنیم.

وی تاکید کرد: البته ما باید مذاکره کنیم، اما آنچه برای ما نقد و قابل اطمینان است، ملت، قرآن و دین ما است وگرنه آنها امروز هم یک قراردادی ببندند نمی‌توانیم به عنوان دوست روی آنها حساب کنیم.

آیت‌الله مکام شیرازی با تاکید بر این که حفظ نظام و کشور واجب است، تصریح کرد: این راهپیمایی‌ها هم مقدمه حفظ نظام است و واجب به شمار می آید، امیدوارم همه باشکوه خاصی در راهپیمایی شرکت کنند و حماسه تازه‌ای خلق کنند.

پاسخ قاطع مردم به اهانت ها مقامات آمریکایی

آیت‌الله حسین نوری‌همدانی امروز نیز در درس خارج فقه خود با اشاره به اینکه ملت ایران در اوج قدرت و عزت قرار داشته و همواره این قدرت و عزت خود را به نمایش گذاشته‌اند، تصریح کرد: امروز شاهد هستیم که شیطان بزرگ آمریکا نقاب از چهره برداشته است.

وی با اشاره به سخنان اخیر مقامات آمریکایی درباره ایران تاکید کرد: اوباما، جان کری و معاون وی سخنان سخیفی را درباره ایران بیان کرده و این سخنان نشان‌دهنده عمق کینه آنها نسبت به انقلاب و ملت انقلابی ایران است.

این مرجع تقلید هرگونه اهانت مقامات آمریکایی نسبت به ملت ایران را محکوم کرد و یادآور شد: آنها با این سخنان نشان دادند که هنوز به درک درستی از ملت ایران نرسیده‌اند و مردم در راهپیمایی روز 22 بهمن پاسخ قاطعی به آنها خواهند داد.

وی ضرورت حضور اقشار مختلف مردم در راهپیمایی یوم‌الله 22 بهمن را مورد تاکید قرار داد و گفت: ملت با صلابت در راهپیمایی حضور یافته و عزت و روحیه انقلابی خود را به دنیا نشان می‌دهند.

دست غربی‌ها و گروه 1+5 به خون بشر آلوده است

آیت‌الله عبدالله جوادی آملی در پایان جلسه درس تفسیر خود حضور اقشار مختلف مردم در راهپیمایی یوم‌الله 22 بهمن را ضروری دانست و تاکید کرد: حضور در راهپیمایی یوم‌الله 22 بهمن یک فریضه انقلاب است و نباید این روز را عادی قلمداد کرد.

وی با اشاره به اینکه دست غربی‌ها و گروه 1+5 به خون بشر آلوده است، تاکید کرد: آنها پرونده بسیار سیاهی دارند که بخواهند درباره عزت و شرافت ایران اظهارنظر کنند.

آیت‌الله جوادی آملی با اشاره به اینکه پرونده غربی‌ها در مناطق مختلف از خاور میانه گرفته تا خاور دور سیاه است تاکید کرد: آنها چگونه و با چه رویی با این پرونده‌ای که دارند می‌گویند که به ایران اطمینان ندارند.

وی با اشاره به اقدام نابخردانه اهل دین و اهل دانشگاه در غرب تاکید کرد: رهبران کلیسای آنها گالیله را به جرم این سوزاندند که گفته بود زمین گرد است؛ آنها جنگ جهانی اول و دوم را به راه انداختند و سابقه‌ای سیاه دارند و این در حالی است که از ما جز عزت، شرف و آزادی ندیده‌اند.

استاد حوزه علمیه قم با انتقاد از سخنان اخیر غربی‌ها مبنی بر اینکه به ایران اطمینان ندارند اظهار کرد: چه کسی جنگ جهانی را به راه انداخت و موجب مرگ 80 میلیون نفر شد؟ چه کسی هشت سال جنگ تحمیلی و دو سال جنگ داخلی را علیه ما به راه انداخت؟

وی با اشاره به اینکه مردم با بزرگواری و تحت هدایت امام راحل این سختی‌ها را تحمل کردند بیان داشت: پس از اینکه قطعنامه امضا شد و امام، مسئولان و مردم آن را پذیرفتند عملیات مرصاد را راه انداختند.

آیت‌الله جوادی‌آملی با اشاره به شکل گیری جنگ عراق و کویت تاکید کرد: در این جنگ ایران کوچکترین موضعی نداشت و این نشانه عظمت و کرامت ما است.

وی تاکید کرد: غربی‌ها به قول خود پایبند نیستند و از سویی قول می‌دهند و توافق می‌کنند و از سوی دیگر هنوز مرکب آن خشک نشده زیر آن می‌زنند و این مسئله‌ای است که در قرآن مورد تاکید قرار گرفته است.

استاد حوزه علمیه قم خطاب به سران کشورهای آمریکایی تاکید کرد: جان کری و امثال او بدانند ما یک سرو گردن از آنها بالاتر هستیم چرا که در عرصه‌های مختلف بزرگواری، عزت و کرامت خود را ثابت کرده‌ایم.

وی با اشاره به اینکه پرونده غربی‌ها بسیار سیاه‌تر از آن است که بخواهند بگویند به ایران اعتماد ندارند، تاکید کرد: غربی‌ها از واژه‌هایی مثل حقوق بشر و دموکراسی استفاده ابزاری داشته و در حالی که دست آنها روی ماشه اتم است از دموکراسی سخن می‌گویند و اگر روزی جنگ جهانی سوم راه بیافتد کسی روی زمین باقی نمی‌ماند.

این مرجع تقلید با تاکید بر اینکه استفاده از سلاح اتمی در دین ما نهی شده است تاکید کرد: باید این مسائل از سوی مسئولان عزیز ما در مذاکرات به طرف مقابل گوشزد شود و آنها اگر فهمی داشته باشند خواهند فهمید که ایران مهد عزت، شرافت و کرامت است.

وی در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به حضور همه مردم در راهپیمایی یوم الله 22 بهمن گفت: همه ایرانی‌ها باید در راهپیمایی با شکوه و جلال شرکت کرده و شعار وحدت سر دهند.

حفظ عزت و عظمت انقلاب اسلامی با حضور گسترده در راهپیمایی یوم الله 22 بهمن

آیت‌الله جعفر سبحانی هم در جلسه درس خارج اصول خود در سخنانی حضور گسترده مردم در راهپیمایی یوم‌الله 22 بهمن را مورد تاکید قرار داد و اظهار کرد: برای به پیروزی رسیدن این انقلاب زحمات زیادی کشیده شده است.

وی با اشاره به اینکه مردم باید در راهپیمایی یوم‌الله 22 بهمن حضور گسترده‌ای داشته باشند اضافه کرد: استقلال، آزادی و شکل‌گیری نظام اسلامی از جمله دستاوردهای مهم انقلاب است.

این مرجع تقلید در ادامه با اشاره به اینکه ایران اسلامی قبل از انقلاب گرفتار شیاطین بود اضافه کرد: امروز ایران به عظمتی جهانی دست یافته و این عظمت برگرفته از صلابت امام راحل و برکت خون شهدا است.

وی با اشاره به اینکه امروز ایران به کشوری سربلند در دنیا تبدیل شده است تاکید کرد: باید قدردان انقلاب اسلامی باشیم و حضور همه مردم در عرصه دفاع از انقلاب از جمله راهپیمایی 22 بهمن ضروری است.

ملت ایران 22 بهمن اقتدار خود را به رخ جهانیان می‌کشانند

آیت‌الله سیدمحمد علوی‌گرگانی نیز با تاکید بر ضرورت حضور حماسی و گسترده مردم در راهپیمایی یوم‌الله 22 بهمن اظهار داشت: ملت شریف ایران همه گوش به فرمان هستند و از رهبر خود اطاعت و فرمان‌برداری می‌کنند.

وی با بیان اینکه انشاالله در 22 بهمن امسال ملت ایران اقتدار خود را به رخ جهانیان می‌کشند، تصریح کرد: استکبار باید بداند در ایران جایگاهی ندارد و ملت ایران علاقمند به استقلال کشور خود هستند.

این مرجع تقلید حضور گسترده و حماسی اقشار مختلف مردم را در این راهپیمایی نشانه پایندی به اسلام و ارزش های اسلامی و آرمان های انقلاب و امام راحل دانست.

هفته وحدت مبارک

ولادت پرخیر و برکت پیامبر اعظم (ص) و فرزند صالحش امام جعفر صادق (ع) بر شما مبارک


 

 

ایمان بخدا

 

ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻬﺠﺖ (ره):

ﻫﯿﭻ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻭﻋﺪﻩ ﺑﻌﺪﯼ ﻏﺬﺍﯾﺶ ﻧﯿﺴﺖ؛

ﺯﯾﺮﺍ ﺑﻪ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﻣﺎﺩﺭﺵ 
ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ؛

ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﻣﻦ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﯾﻢ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻢ ...

 

فرا رسیدن اربعین حسینی تسلیت

 

 

مهد کودک

 

شما را نمي دانم ولي من کودکي خود و اطرافيانم را به خاطر مي آورم؛ بهانه عروسک که مي گرفتم مادرم يک روسري سه گوش را پهن مي کرد، چند تکه پارچه را درهم مي پيچيد و وسط روسري مي گذاشت، وقتي گره نهايي را پشت عروسک مي بست، آن را بغل مي کردم و آن قدر لطافت و نرمي پارچه ها زير دستانم زنده بود که به راحتي نقش مادرش را بازي مي کردم و چه خوشايند بود که گاهي در هفته چندين عروسک رنگارنگ و متنوع داشتم. مي رفتيم دنبال بازي خودمان و مادر هم به کارهاي تمام نشدني روزانه اش مي رسيد.

به نوشته خراسان، آن روزها و آن روزگار خاطرات ديگري را هم برايمان به يادگار گذاشته است، خاطرات خوش ۵ سالگي و ۶ سالگي، آن وقت ها که تابلوهاي رنگارنگ و پرزرق و برق مهدهاي کودک اين قدر در دل کوچه ها، جا خوش نکرده بود؛ خاطراتي که در پس کوچه هاي خاکي و حصار پرشکوه سپيدارهاي بلند و صداي خنده و شيطنت چندين کودک و نونهال برايمان ماندگار شد. روزگاري که با آب روان جوي ها و خاک گرم زير پا گل درست مي کرديم، چوب و خاشاک برايمان قيمتي داشت چرا که ابزار بازي مان بود، گردوهاي پنهان در پوست سبز خوشرنگ، موهبتي جانانه بود و تيله هاي کوچک شفاف، گران ترين وسيله بازي بود که شايد يک يا دو نفر از پسرها داشتند، ما بازي مي کرديم، مي دويديم، دعوا مي کرديم و قهر، شکايت ها را با سر و صدا پيش پدر و مادرها مي برديم و گاه از بازي هاي کودکانه آن قدر خسته مي شديم که هنوز از پله هاي خانه بالا نرفته و گاهي به رختخواب نرسيده، خوابمان مي برد...

کودکي مي کرديم، کودکي ناب

کودکي مي کرديم، کودکي ناب و فرياد مي زديم و از انعکاس صداهايمان لذت مي برديم و انگار دست طبيعت نقش فرداها را در انديشه ما حک مي کرد... کودکي ها زود گذشتند و حالا با کاغذ و قلمي در کوچه هاي کم درخت شهر از جلوي در مهدهاي کودک رد مي شوم، ديوارهاي نقاشي شده را نگاه مي کنم و چند سرسره و تابي را که در حياط هاي چند متري کنار هم تعبيه شده اند و فضاي آرام بي آنکه فرياد کودکي به گوشم برسد.مهدها شکل و گونه اي ديگر از خانه هاي کوچکي است که به ضميمه محوطه اي چند متري به نام حياط، نام مهد به خود گرفته اند و هر روز تعداد قابل توجهي از کودکان من و شما را در خود نگاه مي دارند، در اتاق هايي که گاه به ۱۲ متر هم نمي رسند، اتاق هايي که در بعضي مهدهاي کودک نوري به خود نمي بينند و کودکان را از معرض آفتاب دور نگاه مي دارند.

دکترامير شريف، کارشناس تربيتي که سال هاست در موضوعات تربيت فرزند فعاليت مي کند، مسئله بسيار مهم را گسترده بودن و داشتن فضاي فيزيکي مناسب در مهدهاي کودک مي داند و تصريح مي کند: «در حال حاضر مهدها به گونه اي است که افراد تلاش مي کنند هر طور شده است بچه ها را نگه دارند، در حالي که وقتي کودکان هر روز در مهد به سر مي برند، بسيار مهم است که هم حياط به اندازه کافي بزرگ باشد و هم محيط داخلي تا بچه ها به راحتي بدوند و بازي هاي خود را با شور و نشاط انجام دهند.»سنيني که کودکان به مهدها سپرده مي شوند، بديهي است سن آموزش، کلاس و ساختارهاي تعريف شده رسمي نيست ولي سري به يکي از مهدهاي کودک نزديک خانه خود بزنيد، چه خواهيد ديد؟ وارد حياط مهد مي شوم، از داخل ساختمان صدايي به گوش نمي رسد. وارد سالن مي شوم. بيشتر از ۲۰ کودک دور تا دور نشسته اند و مربي ژيمناستيک حرکاتي را به آن ها مي آموزد و از آن ها مي خواهد که انجام دهند. بچه ها ساکت اند، گاهي با اعلام مربي يکديگر را تشويق مي کنند، يکي از پسرها وقتي تشويق مي کند، «هورا» هم مي کشد، به او تذکر مي دهند که فقط دست بزند... علي هم اطاعت مي کند و بعد از چند دقيقه دوباره فراموش مي کند ولي تذکرها کار خود را مي کند و او به خاطر مي سپارد که هيجانش را بروز ندهد، به چشم هاي علي نگاه مي کنم از نگاه بچه ها ميل فرياد کشيدن و دويدن و زندگي کردن را حس مي کنم اما زير برچسب آموزش فرومي نشيند و به نشستن تن مي دهد.بچه ها لباس هاي فرم که طراحي آن را مدير هنرمند مهد انجام داده است، پوشيده اند، با رنگ هاي مشکي، قرمز و آبي؛ دست به سينه، کنار هم. در اين مهد حدود ۹۰ کودک از ۶ ماهه تا ۶ سال نگهداري مي شوند و البته آموزش هم مي بينند.

همراه مدير مهد از ۱۵ پله باريک بالا مي رويم، وارد کلاس مي شويم که ۶ نيمکت دارد و کودکان پشت آن ها نشسته اند، گوشه اين کلاس در طبقات مختلف کيف بچه ها، وسايل بازي و کتاب هاي آموزشي چيده شده است. ظاهر آموزشي بسيار هم خوب است! همه چيز در کادر و مرتب و سرجايش قرار دارد، گزارش مدير و مربي حکايت از آموزش هاي خوب بچه ها و کارهاي متنوع دارد ولي براي من انگار چيزي سرجاي خودش نيست، به ظاهر لبخند مي زنم و به حرف آدم هاي بزرگي که بزرگوارانه براي بچه ها نقشه هاي خوب کشيده اند و برنامه ريزي کرده اند، گوش مي کنم، اما پشت نيمکت هاي چوبي و تميز و تنگاتنگ در اين کلاس کوچک کودکي را مي جويم بي حصار، بي نرده، بي نيمکت، بي کلاس...

به گفته مدير مهد تعامل خانواده ها با مهد بسيار خوب است، بچه ها هم قرآن، ژيمناستيک، ورزش و موسيقي مي آموزند، کاردستي هايشان را هم که با کمک مربي درست کرده اند و حتما بسيار مايه خوشحالي والدين آنهاست مي بينم و از اين کلاس کوچک که دخترها يک طرف و پسرها در طرفي ديگر پشت نيمکت به آموختن مي پردازند، بيرون مي زنم. دکتر شريف درباره آسيب هاي مهدهاي کودک به خراسان مي گويد: يکي از آسيب هاي رايج در مهدها به آموزش هاي متعدد معمول و نامعمولي مربوط مي شود که روز به روز شاهد افزايش آن در مهدها هستيم که بسياري از آن ها با ماهيت مناسبي که از آن ياد کرديم يعني فضاي کافي، طبيعت و بازي فاصله دارد؛ براي مثال ۳۰ يا ۴۰ بچه با هم بنشينند و سرود بخوانند و حرکت و دوندگي نداشته باشند، اين گونه آموزش ها اجازه نمي دهد تخليه هيجاني و ارتباط و تعامل طبيعي بين خودشان اتفاق بيفتد.

وي مي گويد: مباحث مهدهاي کودک در دو ماهيت قابل ارزيابي است يکي ماهيت نگه دارنده و ديگري ماهيت آموزشي که در بحث نگه دارنده کودکان از حدود سنين 2.5 يا ۳سالگي در نظر گرفته مي شوند. اين فعال فرهنگي و تربيتي با اشاره به اين امر که مهم ترين موضوع در مهدهاي کودک اين است که اين مراکز خانه دوم بچه ها محسوب مي شود، ادامه مي دهد: با اين نگاه بايد به چند مقوله توجه کرد که همه آن ها از اهميت فوق العاده اي برخوردار است و تقدم و تأخري نمي توان براي آن تعيين کرد. وي ادامه مي دهد: وقتي صحبت از خانه دوم کودکان مي کنيم، بچه ها بايد در آن به اندازه خانه خود احساس راحتي و آرامش کنند. صحبت هاي اين کارشناس که به اين جا مي رسد به خاطر مي آورم که در جايي خواندم، در ژاپن نظام پذيرش کودکان در مهدها کاملا متفاوت است به اين معنا که در آن جا اصل بر نپذيرفتن کودکان در مهدهاست و اگر خانواده اي بخواهند کودکانشان را به مهد بسپارند ابتدا بايد اثبات کنند واقعا امکان نگهداري کودک را در خانه و خانواده ندارند تا مهدها آن ها را بپذيرند!

تعامل ضعيف خانواده‌ها با مهدها

کارشناس تربيتي در ادامه سخنان خود به آسيب هايي که هم اکنون دامن گير مهدهاي کودک شده است، اشاره مي کند و مي گويد: تا آن جا که مي دانيم تعامل بين مهدهاي کودک و خانواده ها يعني ارتباط خانه اول و دوم به دلايل مختلفي ضعيف است. به يک مهد ديگر در منطقه اي متوسط از شهر وارد مي شوم. فضا تاريک است، به محض ورود با مدير در سالني کوچک مواجه مي شوم. حدود ۷۰کودک در اين جا جذب شده اند، از ساعت ۸صبح تا ۱۲ کار آموزشي با حضور ۶مربي صورت مي گيرد و بعدازظهر از ۱۰کودک فقط نگهداري مي شود با کمک ۲مربي. آموزش شامل قرآن، زبان انگليسي، موسيقي، نقاشي و سفال مي شود. به ۲کلاس سر مي زنم، ترجيح مي دهم از فضاي اتاق ها وصفي نداشته باشم. در يکي از اتاق ها که هيچ روزنه اي به بيرون ندارد، چند دختربچه و پسربچه با يک مربي حضور دارند. شريف آسيب ديگر مهدهاي کودک را سلب اختيار کودکان از انجام بازي هاي طبيعي خود و بازي سازي و بازي گرداني از سوي مربيان معرفي مي کند و مي گويد: وقتي بچه ها با هم هستند خودشان بازي سازي مي کنند که اين کار بسيار ارزشمند است، بازي ضعيف آن ها بسيار بهتر از بازي قوي ماست، البته ارائه الگو بد نيست ولي نبايد جلوي خلاقيت آن ها را بگيريم .

آسيب يکسان بودن آموزش در مهدها

شريف، کارشناس خانواده و مسائل کودکان از يکسان بودن آموزش ها در مهدها نيز به عنوان آسيب ديگري ياد مي کند: متأسفانه در مهدها همه يکسان آموزش مي بينند و به استعدادهاي خاص کودک توجهي نمي شود.شريف اين آسيب ها را در بخش ماهيت نگه دارندگي مهدها بر مي شمارد و در پاسخ به اين سوال که حضور دختربچه ها و پسربچه ها در کنار هم در مهدهاي کودک چه نقشي دارد، مي گويد: معمولا ۳ تا ۶سالگي بهترين سني است که بچه ها مي توانند در کنار هم بودن را بدون جاذبه ها و هيجانات کاذبي که در دوره نوجواني به اوج مي رسد، تجربه کنند. وي تصريح مي کند: اين تجربه در صورتي مي تواند کارآمد و موثر باشد که بتوانيم آسيب هايي را که برشمرديم رفع کنيم.

مهدهاي کودک فرآورده‌هاي هدفمندي که به جامعه تحميل شده است

به سراغ يکي ديگر از کارشناسان حوزه روانشناسي و تربيتي مي رويم تا از نظرات وي نيز در اين باره مطلع شويم. دکتر سيدمحسن اصغري نکاح نيز در گفت وگو با خراسان از وجود ديدگاه هاي سياه و سفيد زيادي درباره فلسفه وجودي مهدهاي کودک ياد مي کند و مي گويد: برخي از افراد، مهدهاي کودک را فرآورده هاي هدفمندي مي دانند که به جوامع تحميل شده است و عده اي نيز وجود آن ها را ضروري مي دانند. آن چه مسلم است با توجه به صنعتي شدن جوامع و تغييرات زيادي که در ساختار خانواده ها به وجود آمده است و فضاهاي کوچک آپارتمان خانواده ها مجبور مي شوند فرزندانشان را براي ساعاتي به مراکزي بسپارند تا از آن ها نگهداري کنند و در واقع مهدهاي کودک به جامعه تحميل شده است.

 اين روان شناس کودک با بيان اين مطلب که پاسخ دادن به نياز خانواده و فرزندان ضروري است، اما مهدهاي کودک پاسخ جامعي به اين نيازها نيستند، مي افزايد: در يک بيان کلي، مهدهاي کودک نقش اورژانس را ايفا مي کنند، يعني گاهي شرايط پيچيده مي شود و فعاليت ها و برنامه هاي خانواده به گونه اي شکل مي گيرد که به خدمات اورژانسي مهدها نياز پيدا مي کند. عضو هيئت علمي دانشگاه فردوسي به دلايلي اشاره مي کند که خانواده ها در توجيه سپردن فرزندانشان به مهدهاي کودک مطرح مي کنند: برخي از خانواده ها چون تنها يک فرزند دارند با اين دغدغه که مي خواهيم او اجتماعي بار بيايد کودکشان را به مهد مي سپارند در حالي که براي تحقق اين هدف مي توانند بچه ها را به پارک ببرند يا در نشست هاي کوتاه مدت مثل سپري کردن ساعاتي با همسايگاني که داراي کودکان هم سن و سال فرزندشان هستند، شرکت کنند يا در کنار اين برنامه ها از خدمات خانه هاي بازي که از سوي برخي شهرداري ها در برخي محلات فعال شده است، استفاده کنند و البته با اين حساسيت که اين خانه هاي بازي هم بايد به شيوه اي مناسب طراحي و نظارت شوند.

در مهدها رويکرد و هدف تربيتي معيني وجود ندارد

اين استاد دانشگاه از برخي آسيب هاي مهد ياد مي کند و يکسان سازي، توجه نکردن به تفاوت هاي فردي کودکان و آموزش هاي رسمي و يک جانبه را از جمله مسائلي مي داند که گريبان مهدهاي کودک را گرفته است . وي ادامه مي دهد: متاسفانه در مهدها رويکرد و هدف تربيتي معيني وجود ندارد و تعداد زيادي از آن ها بيشتر نقش يک واحد تجاري و بازرگاني را ايفا مي کنند که در ويترين خود انواع خدمات مثل آموزش زبان، يوگا، ژيمناستيک ، موسيقي و... را معرفي مي کنند. بايد مشخص شود که رويکرد اين برنامه ها چيست و ميزان همخواني آن ها با يکديگر و با بچه ها تا چه اندازه است، که به نظر مي رسد رويکرد، جلب مشتري است نه رويکرد رفتاري و تربيتي.

اصغري نکاح به شرايط مسئولان مهدها نيز اشاره و تصريح مي کند: در اين بين بايد به برخي مديران و مسئولان مهدها نيز حق داد که با وجود اجاره هاي سنگين و هزينه هاي بالا مجبور مي شوند از مربياني ناکارآمد و سطح پايين استفاده کنند. وي با ابراز ناخرسندي از وضعيت مهدهاي کودک مي گويد: به وضعيت موجود خوشبين نيستم و بايد تحولي بنيادي در آن ها رخ دهد تا از حالت ثابت و چند ساعته به مراکز ارائه خدمات تربيتي و نگهداري فرزندان درخانه، محله و به صورت شناور تبديل شود.

توصيه به خانواده ها

اين متخصص مي افزايد: توصيه اول به والدين اين است که تا حد امکان تا زمان فرا رسيدن آموزش هاي رسمي آموزش و پرورش فرزندانشان را در خانه نگهداري کنند و از بزرگ  ترين سرمايه خودشان يعني «وقت» براي تربيت آن ها مايه بگذارند. متاسفانه بسياري از والدين مي خواهند با کار کردن به خوشبختي فرزندانشان کمک و آينده او را تامين کنند در صورتي که مي توانند در همين زمان، «خوشبختي» را به آن ها هديه بدهند و قوانين هم بايد از والدين حمايت کند.

اصغري نکاح با اشاره به اين که به جاي سپردن کودکان به مهدها و قرار دادن آن ها در شرايط تربيت گلخانه اي و مصنوعي شرايطي ايجاد شود تا مربي به خانه ها وارد شود افزود: براي اين کار ضروري است سازمان هايي مثل بهزيستي با کمک دانشگاه ها کانون مربيان منازل را احيا کنند. يعني احياي همان سنت قديمي که مربي در خانه از کودک نگهداري مي کرد مخصوصاً  براي کودکاني که ماه ها و دو سال اول زندگي شان را سپري مي کنند. اگر چه اين برنامه ها در نگاه اول به نظر مي رسد که براي خانواده هزينه زيادي به همراه دارد ولي قطعا ارزش خواهد داشت. زيرا در حال حاضر خانواده ها گاهي بخش قابل توجه حقوقشان را براي بچه ها و مهد خرج مي کنند.

اين در حالي است که کودکاني که از محيط خانه دور و از امنيت رواني و هيجاني آن بي بهره بوده اند در آينده ممکن است به آسيب هايي دچار شوند که با هزينه کردن هزاران برابر هم نمي توان، آن ها را جبران کرد. وي درباره برخي اظهارنظرها درباره جدا کردن دختران و پسران در مهدها اين گونه مي گويد: با توجه به سبک هاي تربيتي متفاوت خيلي نمي توان در اين زمينه شفاف صحبت کرد . کنار هم قرار داشتن بچه ها در شرايط طبيعي و تحت نظر خانواده مثبت است اما اين کنار هم قرار گرفتن را با توجه به شرايطي که مهدهاي کودک دارند نمي پسندم و نسبت به آن خوشبين نيستم و آن را مطلوب نمي دانم.

 

تاسوعا و عاشورای حسینی تسلیت باد

 

تاسوعا و عاشورای حسینی تسلیت باد

 

خواندیم تو را و خودمان خوابیدیم

 

ما با تو که روبرو شدیم آقا جان
پیش تو بی آبرو شدیم اقا جان...
خواندیم تو را و خودمان خوابیدیم
چوپان دروغگو شدیم آقا جان
نه شرم و حیا، نه عار داریم از تو
اما گله بی شمار داریم از تو
ما منتظر تو نیستیم آقاجان
تنها همه «انتظار» داریم از تو

 

عید غدیر خم مبارک

 

عید غدیر خم مبارک

خواهرم مواظب خودت باش

 

خواهرم مواظب خودت باش

 

مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا

 

مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا
کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
قطره شدم که راهی دریا کنی مرا
پیش طبیب آمده‌ام، درد می‌کشم
شاید قرار نیست مداوا کنی مرا
من آمدم که این گره ها وا شود همین!
اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا
حالا که فکر آخرتم را نمی­کنم
حق می­دهم که بنده دنیا کنی مرا
من، سالهاست میوه ی خوبی نداده‌ام
وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا
آقا برای تو نه ! برای خودم بد است
هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا
من گم شدم ؛ تو آینه‌ای گم نمی‌شوی
وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا
این بار با نگاه کریمانه‌ات ببین
شاید غلام خانه زهرا کنی مرا

 

هفته دفاع مقدس گرامی باد

 

صلوات

 

برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان (عج) صلوات

 

شهادت امام جعفر صادق (ع) تسلیت باد

 

 

تعطیلات عید فطر چند روز است؟

 

با توجه به افزایش دوروزه تعطیلی عید سعید فطر،شهروندان ومسلمانان روزه دارکشورمان درصدد گرامیداشت این روز بزرگ وعزیز هستندوبه همین خاطر باتوجه به تقارن روزهای پایانی ماه مبارک رمضان با پنجشنبه وجمعه ،این سوال دراذهان عموم شکل گرفته است که تعطیلات عید فطر درچه روزهایی است ؟

بنابه این گزارش ،با موافقت مجلس با مصوبه دولت درسال 1390مبنی بر "افزایش تعطیلی عید سعیدفطر " تعطیلی عید فطر از یک روز به دو روز افزایش یافت اما با توجه به تلاقی اول شوال با پنج‌شنبه و یا جمعه در سال جاری، باید دید تعطیلات چند روزه خواهد بود؟

گزارش ها حاکیست،"محمود احمدی‌نژاد" رییس‌جمهور دولت دهم "لایحه افزایش تعطیلی عید سعیدفطر " را که در جلسه یکشنبه مورخ ‌٩/ ‌٥/ ‌١٣٩٠با قید یک فوریت به تصویب هیات وزیران رسیده بود را طی تشریفات قانونی تقدیم مجلس کرد.

بر اساس این لایحه که به منظور بهره‌گیری بیشتر از برکات و فیوضات معنوی بزرگترین عید مسلمانان و بزرگداشت این عید اسلامی به تصویب هیات دولت رسیده است؛ تعطیلی عید سعید فطر به ‌٢ روز افزایش می‌یابد و در صورت تقارن روز دوم شوال با تعطیلات رسمی یا هفتگی، روز بعد از تعطیلات، تعطیل خواهد بود.

لایحه یک ماده‌ای افزایش تعطیلی عید فطر، در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی در شهریورماه 1390 با 143 رای موافق در برابر 24 رای مخالف و 7 رای ممتنع 202 نماینده حاضر در جلسه تصویب و به تائید شورای نگهبان رسید.

به موجب این قانون که توسط "علی لاریجانی" رئیس مجلس برای اجرا به رئیس جمهوری ابلاغ شد، تعطیلی عید فطر از یک روز به دو روز افزایش یافت.

*قانون افزایش تعطیلی عید سعید فطر

ماده واحده ـ عبارت «عید فطر» در ماده (1) لایحه قانونی تعیین تعطیلات رسمی کشور مصوب 8/4/1359 شورای انقلاب به عبارت «عید سعید فطر دو روز (اول و دوم شوال)» اصلاح می‌شود.

این قانون از تاریخ تصویب لازم‌الاجراء است.

قانون فوق مشتمل بر ماده واحده در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ 6 شهریور ماه یک‌هزار و سیصد و نود مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 7/6/1390 به تأیید شورای نگهبان رسید.

بر اساس این گزارش و با توجه به قانون مصوب مجلس شورای اسلامی؛ در صورت تقارن عید سعید فطر با روز پنج‌شنبه (17 مردادماه) تعطیلات عید با پنج‌شنبه و جمعه تقارن دارد اما در صورت رویت ماه شوال در پنج‌شنبه شب روزهای جمعه و شنبه (18 و 19 مردادماه) تعطیل خواهد بود.

اعمال شبهای قدر

 

اعمال شب‌های قدر بر دو نوع است:

اعمالی که در هر سه شب انجام می‌ شود و به اعمال مشترک معروف است و اعمالی که مخصوص هر یک از شب‌های مبارک نوزدهم، بیست و یکم و بیست ‌و سوم است.

 اعمال مشترک شبهای قدر

1- غسل کردن که بهتر است مقارن غروب آفتاب غسل کرده و نماز عشا با غسل خوانده شود.

2- خواندن 2 رکعت نماز که در هر رکعت بعد از حمد، 7 مرتبه سوره‌ توحید را خوانده و بعد از نماز 70 مرتبه گفته شود: اَستَغفُرِاللهَ وَ اَتوبُ اِلَیهِ.

3- قرآن به سر گرفتن و خدا را به 14 معصوم(ع) سوگند دادن.

4- زیارت امام حسین(ع) .

5- احیا داشتن (بیدار ماندن و عبادت کردن) در این شب‌ها. در روایات بسیاری از پیامبر(ص) و معصومین(ع) نقل شده است هر کس شب قدر را احیا کند، گناهان او آمرزیده شود.

6- فضیلت و پاداش بسیار دارد که 100 رکعت نماز خوانده شود و بهتر است که در هر رکعت بعد از سوره‌ مبارک حمد، 10 مرتبه سوره‌ توحید خوانده شود.

7- دعایی از امام زین العابدین (ع) که در مفاتیح الجنان آمده است . اللهم انی امسیت لک عبداً...

8- قرائت دعای جوشن کبیر.

9- طلب آمرزش از خدای متعال و درخواست از خدا جهت نیازهای دنیا و آخرت .

10- ذکر گفتن و صلوات بر محمد وآل محمد علیهم السلام.

در این شب‌های مبارک، اعمال زیر نیز سفارش شده است:

1) خواندن 2 رکعت نماز برای سلامتی امام زمان(عج) و تعجیل در ظهور آن حضرت

2) خواندن 2 رکعت نماز برای شادی روح همه‌ درگذشتگان و اسیران خاک و 25 بار گفتن ذکر "اللهم اغفرلی لجمیع المومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات"

3) خواندن 2 رکعت نماز تقدیم به اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و خواندن دعای توسل

4) خواندن 2 رکعت نماز حضرت زهرا(سلام الله علیها): در رکعت اول بعد از حمد 100 مرتبه سوره قدر و در رکعت دوم بعد از حمد 100مرتبه سوره توحید

5) خواندن سوره‌های مبارک دخان و قدر



اعمال مخصوص شب نوزدهم

1- صد بار ذکر " استغفرالله ربی واتوب الیه ".

2- صد بار ذکر " اللهم العن قتلة امیرالمومنین"

3- دعای اللهم اجعل فیما تقضی و تقدر من الامر المحتوم ...

 اعمال مخصوص شب بیست و یکم

1- دعای اللهم صل علی محمد وال محمد و اقسم لی حلما یسد عنی باب الجهل ... .

2- لعن بر قاتل امیرالمومنین. صد بار ذکر "اللهم العن قتلة امیرالمومنین"

3- زیارت امام علی علیه السلام .

 اعمال مخصوص شب بیست و سوم

1- تلاوت سوره های عنکبوت و روم که امام صادق (ع) فرمود: تلاوت کننده این دو سوره در این شب از اهل بهشت است.

2- قرائت سوره‌های مبارک عنکبوت، روم و دخان .

3- قرائت 1000 مرتبه سوره قدر .

4- خواندن و تکرار دعای سلامتی امام زمان(عج) اللهم کن لولیک حجة ابن الحسن ... .

5- دعای اللهم امددلی فی عمری واوسع لی فی رزقی ... .

6- تلاوت قرآن کریم به هر مقدار که توانستی.

7- خواندن دعای "یا باطنا  فی ظهوره و یا ظاهراً فی بطونه ... .

مرحوم کلینی در کافی از امام باقر (ع) نقل می کند که آن حضرت در جواب معنای آیه «انا انزلناه فی لیلة مبارکة » فرمودند: «آری شب قدر، شبی است که همه ساله در ماه رمضان و در دهه آخر آن، تجدید می شود. شبی که قرآن جز در آن شب نازل نشده و آن شبی است که خدای تعالی درباره اش فرموده است: «فیها یفرق کل امر حکیم؛ در آن شب، هر امری با حکمت، متعین و ممتاز می گردد». آنگاه فرمود: «در شب قدر، هر حادثه ای که باید در طول آن سال واقع گردد، تقدیر می شود، خیر و شر، طاعت و معصیت و فرزندی که قرار است متولد شود یا اجلی که قرار است فرارسد یا رزقی که قرار است برسد و …».
 

شهادت امام علی تسلیت

 

ایام ضربت خوردن و شهادت حضرت علی ابن ابی طالب(ع) را به تمامی روزه داران و بسیجیان گرامی تسلیت می گوئیم.

 

دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان

 

 

اَللّـهُمَّ زَیِّنّى فیهِ بِالسَّتْرِ وَالْعَفافِ، وَاسْتُرْنى فیهِ بِلِباسِ الْقُنُوعِ وَالْکَفافِ، وَاحْمِلْنى

خدایا در این ماه مرا به زیور پوشش از گناه و پاکدامنى بیاراى و جامه قناعت و اکتفاى به مقدار حاجت را به برم کن و وادارم کن

فیهِ عَلَى الْعَدْلِ وَالاِْنْصافِ، وَ امِنّى فیهِ مِنْ کُلِّ ما اَخافُ، بِعِصْمَتِکَ یا

در این روز به عدالت و انصاف و ایمنیم بخش در آن از هر چه که از آن مى ترسم به نگهدارى خودت اى

عِصْمَةَ الْخآئِفینَ

نگهدارنده ترسندگان

 

دعای روز نهم ماه رمضان...

 



"بسم الله الرحمن الرحیم"

االلهمّ اجْعَلْ لی فیهِ نصیباً من رَحْمَتِكَ الواسِعَةِ واهْدِنی فیهِ لِبراهِینِكَ السّاطِعَةِ وخُذْ بناصیتی الى مَرْضاتِكَ الجامِعَةِ بِمَحَبّتِكَ یا أمَلَ المُشْتاقین.

خدایا قرار بده برایم در آن بهره‌اى از رحمت فراوانـت و راهنمائیم كن در آن به برهان و راه‌هاى درخشانت و بگیر عنانم به سوى رضایت همه جانبه‌ات بدوستى خود اى آرزوى مشتاقان. 

ماه میهمانی خدا

 

 

متن کامل قران کریم و دعاهای ماه مبارک رمضان

 

ضمن تبریک فرارسیدن ماه مبارک رمضان، ماه ضیافت الله متن کامل قران مجید جهت استفاده شما روزه داران تقدیم میدارم.

ملتمس دعای خیرتان هستم

  متن کامل قران مجید اینجا کلیک کنید

برای دیدن و دانلود دعاهای ماه مبارک رمضان

اینجا کلیک  کنید

 

اشک

 

rezpadm6e3xsqdknz4.jpg